img: جورج دولگیخ

روانکاوی روزمره


3 موضوع روانکاوی برای عصر دیجیتال
نویسنده: بردلی موری



حوزه نوظهور روانشناسی سایبری به دنبال درک ذهن و رفتار انسان در زمینه محیط های دیجیتالی مانند شبکه های اجتماعی، بازی های آنلاین و واقعیت مجازی است. بدون شک روانکاوی چیزهای زیادی برای ارائه به این تلاش ها دارد، حتی اگر علاقه روانکاوان به این موضوعات هنوز در مراحل اولیه خود باشد. اما قبلاً برخی از کمک های مهم با اهمیت روانکاوانه وجود داشته است. در اینجا فقط چند نمونه وجود دارد که باید علاقه خوانندگان علاقه مند به ایده های روانکاوانه و زندگی دیجیتال را برانگیزد.

بازی آنلاین در طول دوران کودکی

پاملا مرساند در مقاله‌ای در سال ۲۰۱۷ که در «مطالعه روانکاوی کودک» منتشر شد، موضوعی را در نظر گرفت که از دیرباز مورد توجه روانکاوان بوده است: بازی کودکان. او خاطرنشان کرد که وقتی کودکان آنلاین بازی می کنند، قرار گرفتن در معرض دنیای مجازی اغلب در زمانی اتفاق می افتد که توانایی آنها برای نظارت بر خود و درک تفاوت بین خیال و واقعیت کاملاً ثابت نشده است. در حالی که آنها به صورت آنلاین بازی می کنند، نشانه های مشابهی را در هنگام بازی حضوری دریافت نمی کنند. بازی حضوری مستلزم استنباط مداوم و سازگاری با حالات درونی دیگران از سوی کودکان است. این محدودیت‌ها سؤالاتی را در مورد این که بازی آنلاین چه کارکردهایی برای کودکان در حال رشد دارد ایجاد می‌کند، و اینکه آیا روزی خواهیم فهمید که بازی آنلاین در طول رشد کودکی کمتر از بازی حضوری سودمند بوده است.


مرزهای بین خود و دیگران در محیط های مجازی

موضوع مرزهای بین خود و دیگران از ابتدای روانکاوی در کانون توجه بوده است. مقاله جان سولر با عنوان «اثر عدم بازداری آنلاین» (2004) روشی را در نظر می‌گیرد که ارتباط با استفاده از متن بدون نشانه‌های رو در رو می‌تواند بر مرزهای خود تأثیر بگذارد. ممکن است برای مردم به نظر برسد که گویی ذهن آنها با همدم آنلاین آنها "ادغام" شده است، که باعث می شود شخص مقابل به شخصیتی در دنیای درونی خود تبدیل شود. آیا با صرف زمان فزاینده ای به صورت آنلاین، آیا احتمال اینکه دیگران ذهن خود را دارند که اساساً از ذهن ما متمایز است را کمتر تجربه کنیم؟


عدم شناخت خود در محیط های شبکه های اجتماعی

مقاله سوم، "عوامل روان پویایی پشت شبکه های اجتماعی آنلاین و استفاده بیش از حد از آن" توسط توماس چوک وینگ لی (2016) به موضوعی می پردازد که در طول تاریخ روانکاوی قابل ردیابی است - راه هایی که ما می توانیم حالات درونی خود را نادرست تشخیص دهیم. وقتی در محیط‌های شبکه‌های اجتماعی هستیم، تشویق می‌شویم یک شخصیت کلیشه‌ای ایجاد کنیم و از دیگران تقلید کنیم، مانند تأثیرگذارانی که زندگی‌شان در ظاهر رضایت‌بخش و ارزشمند به نظر می‌رسد. انتظار می رود که ما بدون فکر محتوایی را که آنها به اشتراک می گذارند "لایک" کنیم. با این همه انرژی که در محیط‌های شبکه‌های اجتماعی به بیرون اختصاص داده می‌شود، خطر این است که پرورش درونیات برای مردم دشوار خواهد شد. نگاه به درون برای شناخت احساسات، افکار، انگیزه ها و آرزوهای خود سنگ بنای روانکاوی است. شاید کاربران شبکه‌های اجتماعی در آینده که احساس می‌کنند با خودشان در تضاد هستند، به ویژه برای این جنبه از روانکاوی ارزش قائل شوند.
   
توضیح روانکاوی می تواند دشوار باشد، به ویژه هنگامی که سعی می کنیم چیزی را تعریف کنیم که آن را از سایر حوزه های روانشناسی متفاوت می کند. اما سه مثال بالا روش هایی را نشان می دهد که در آن روانکاوی بر زندگی درونی ذهن متمرکز می شود. به طور اساسی، آنها نشان می دهند که چرا تلاقی روانکاوی و روانشناسی سایبری به ما کمک می کند تا خودمان را در عصر بی سابقه ای که فناوری دیجیتال به سرعت در حال پیشرفت است درک کنیم.


نویسنده علاقه مندی ها: بردلی موریDPhil، MEd، FIPA، یک روانکاو در بخش خصوصی است. او نویسنده است امکان فرهنگ: لذت و رشد اخلاقی در زیبایی شناسی کانت (وایلی-بلکول، 2015). نوشته های او بر موضوعاتی متمرکز است که در تقاطع روانکاوی، فلسفه و فرهنگ دیجیتال قرار دارند.










 بازگشت به وبلاگ روانکاوی روزمره