img: در زمان فراغتمارتیروس ساریان، 1930


دستور کار پنهان اهمال کاری: چرا اهمال کاری به ندرت مربوط به تنبلی است 


آیا تا به حال متوجه شده اید که کار مهمی برای انجام دادن دارید اما در نهایت شروع را به تأخیر می اندازید؟ اگر شما مانند بسیاری از افراد به تعویق انداختن کار هستید، ممکن است خود را «تنبل» تصور کنید و در یک حلقه بی پایان از خود انتقادی و تأخیر گرفتار شوید. آیا به تعویق انداختن کار فقط تنبلی است؟

از دیدگاه روانکاوانه، اهمال کاری با تنبلی بسیار متفاوت است. این نمونه بارز این است که چگونه مسائل ناخودآگاه می توانند به طور فعال در حرکت به سمت انجام کارهایی که برای شما مهم هستند تداخل ایجاد کنند. در ظاهر، به تعویق انداختن کار می تواند مشکلی در مدیریت زمان به نظر برسد. اما به تعویق انداختن برنامه های روانی پنهان خود را دارد. در ظاهر، اهمال کاری برای جلوگیری از مواجهه با اضطراب های اساسی و محافظت از عزت نفس آسیب پذیر کار می کند. به تعویق انداختن کار به عنوان کمترین بدی عمل می کند: بهتر است خود را به خاطر تاخیر، بی نظمی یا تنبلی سرزنش کنید تا اینکه بهترین تلاش خود را به موقع انجام دهید و سپس نسبت به اتفاقی که می افتد احساس نگرانی کنید. 

در اینجا برخی از نگرانی های اساسی وجود دارد که اگر کارهای مهم را به موقع انجام دهید، ممکن است با آنها روبرو شوید. 

ترس از شکست
شاید چیزهایی را که می‌دانید به راحتی به دست نمی‌آیند، به تعویق می‌اندازید، و از تلاش یا شکست می‌ترسید. یا چیزهای بسیار مهم را به تعویق می اندازید زیرا خطرات بسیار زیاد است، و اگر شکست بخورید چه؟ 

دو مسئله وجود دارد که اغلب زمینه ساز ترس از شکست و به تعویق انداختن آن می شود: 

عزت نفس آسیب پذیر

اگر می ترسید کارتان به اندازه کافی خوب نباشد، اگر احساس می کنید به اندازه کافی خوب نیستید، به تعویق انداختن عزت نفس شما محافظت می کند زیرا بهترین تلاش خود را نشان نمی دهید. 

اگر بخواهید زودتر شروع کنید، تمام تلاش خود را انجام دهید و به موقع تمام کنید، بهترین تلاش شما مورد قضاوت قرار می گیرد. اگر می ترسید (یا شما) به اندازه کافی خوب نباشد، به تعویق انداختن شما از قضاوت شدن بر اساس توانایی هایتان محافظت می کند. و شما می توانید این ایده را حفظ کنید که البته، (شما) عالی بود اگر فقط زمان بیشتری صرف می کردید. 

اگر در آخرین لحظه عجله کنید و باز هم خوب کار کنید، هیجان پیروزی فرا می رسد. اگر اوضاع به این خوبی پیش نرود، هنوز هم می توانید این توهم را حفظ کنید که چقدر می توانست عالی باشد. شکست خوردن در مدیریت زمان قابل تحمل تر است تا اینکه به عنوان یک فرد احساس شکست داشته باشید. 

کمال گرایی

افراد دارای عزت نفس متزلزل اغلب احساس می کنند که باید خود را با کامل بودن ثابت کنند. آنها به اندازه کافی خوب راضی نیستند. صرف زمان زیاد برای کامل جلوه دادن چیزی یک مثال کلاسیک از کمال گرایی است: به تحقیق ادامه دهید، اما زمان کافی برای نوشتن مقاله نگذارید. طرح های دقیق زیادی را ترسیم کنید اما هرگز پروژه را نسازید. 

برخی از مردم اعتراض می کنند، "من یک کمال گرا نیستم ... من هرگز هیچ کاری را کامل انجام نمی دهم." اما این معیار کمال است، نه نتیجه، که کمال گرایی را منعکس می کند. کمال گرایی مانند تقویت عزت نفس است: "من استانداردهای بالایی دارم." با این حال، به تعویق انداختن این باور را می پوشاند که شما باید کامل باشید تا دوست داشتنی یا حتی قابل قبول باشید. 

ترس از موفقیت
فشارهای فرهنگی و خانوادگی برای موفقیت می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. بسیاری از مردم ناخودآگاه بر این باورند که موفقیت آنها را در موقعیت ناراحت کننده ای قرار می دهد که می تواند احساسات بد درونی و همچنین مشکلاتی در روابط ایجاد کند. 

بی لیاقت

افراد با عزت نفس پایین ممکن است احساس کنند که لیاقت موفقیت را ندارند. آنها ممکن است حتی تصور موفق بودن را هم نداشته باشند. به تعویق انداختن یکی از راه های موثر برای خراب کردن موفقیت است. این به عنوان یک پیشگویی خودشکوفایی عمل می کند که شما برای موفقیت مقدر نیستید. شاید همیشه به شما گفته می‌شد که زیاد نخواهید بود، یا شاید خانواده‌ای از افراد بسیار موفق دارید که فکر می‌کردید هرگز نمی‌توانید در سطح آنها به دست آورید. از دست دادن یک ضرب الاجل مهم یا انجام کار ضعیف در آخرین لحظه با موفقیت تداخل می کند و شما را در یک مسیر غم انگیز اما کم خطر گیر می کند.

ترس از دست دادن روابط
اگر در خانواده یا گروه اجتماعی خود جزو اولین افرادی هستید که به موفقیت می رسید، مانند رفتن به دانشگاه، ثبات مالی یا داشتن یک رابطه محبت آمیز، ممکن است از فاصله ای که موفقیت در حلقه اجتماعی شما ایجاد می کند، ترس داشته باشید. شما می توانید شروع به زندگی در یک طبقه متفاوت، یک فرهنگ متفاوت کنید. آیا آنها برای شما خوشحال خواهند شد؟ آیا آنها به شما حسادت می کنند؟ به تعویق انداختن برنامه ای برای خود خرابکاری است که شما را از جدا شدن از دنیایی که می شناسید باز می دارد، فداکاری که برای حفظ روابط نزدیک خود انجام می دهید. 

فشار بی امان

ترس از موفقیت ممکن است منعکس کننده فشارهای ترسی باشد که هرگز متوقف نمی شوند. نگاه کردن به آینده با ترس از خواسته‌های بیشتر، تلاش بیشتر و چالش‌های بیشتر می‌تواند تلاشی بیش از توان شما باشد. اگر احساس قوی، اعتماد به نفس یا توانایی نمی کنید، به تعویق انداختن می تواند شما را از پله برقی برای رسیدن به موفقیت دور نگه دارد.  

ترس از کنترل شدن
به تعویق انداختن می تواند راهی غیر مستقیم برای گفتن «نه» باشد. "تو نمی توانی مرا مجبور به انجام آن کنی." شما نمی توانید مرا مجبور کنید این کار را در جدول زمانی خود انجام دهم. کسی که انتظارات دیگران را برآورده نمی کند، احتمالاً کسی است که از تسخیر شدن می ترسد. 

نیاز به خودمختاری

حفظ فردیت شما ممکن است ارزش بسیار بیشتری نسبت به همکاری با تکالیف، ضرب الاجل ها یا درخواست ها برای به موقع بودن داشته باشد. برای کسانی که باید از خودمختاری خود در برابر احساس تسلیم شدن محافظت کنند، همکاری می تواند مانند تسلیم شدن باشد. به تعویق انداختن می تواند احساس استقلال را ایجاد کند، حتی اگر اغلب هزینه ای دارد، گاهی اوقات به معنای واقعی کلمه، مانند زمانی که برای دیر پرداخت جریمه مالی دریافت می کنید. ناخودآگاه، رضایت از حفاظت از خودمختاری مهمتر از پرداخت جریمه است.

نیاز به احساس کنترل

به تعویق انداختن کار همیشه به معنای جنگیدن با شخص دیگری یا درون خود نیست. تعلل کنندگان می توانند با پذیرش واقعیت زمان مبارزه کنند. آنها با زمان بازی می کنند، انگار زمان حریفی است که می توانند از آنها پیشی بگیرند. آنها بر این باورند که زمان را می توان به تناسب نیازهایشان طولانی کرد، بنابراین فردا تنها زمانی فرا می رسد که برای آن آماده باشند. توهم کنترل آنقدر ضروری به نظر می رسد که واقعیت ساعت یا تقویم به حداقل می رسد یا انکار می شود. 

دفعه بعد که در مورد موضوع مهمی به تعویق افتادید، از خود بپرسید، تعلل من در تلاش برای گفتن چیست؟ دستور کار پنهان چیست؟ اگر قرار باشد بروم از چه می ترسم؟ سپس می توانید از خود انتقادی مبنی بر بی کفایتی یا تنبلی خود خلاص شوید. شما می توانید روی مشکلات اساسی مانند فشار برای کامل بودن، خطرات ناشی از در کانون توجه بودن یا ترس از دست دادن خود کار کنید.



نویسنده: جین بورکا
جین بورکا، Ph.D. یک روانشناس و روانکاو در اوکلند، کالیفرنیا است. او به همراه دکتر لنورا یوئن، نویسنده کتاب «تاخیر: چرا این کار را می‌کنی». چه باید کرد درباره آن، 2008، نسخه بیست و پنجمین سالگرد، انتشارات داکاپو، کمبریج، MA. 






 بازگشت به وبلاگ روانکاوی روزمره