مواجهه با خطرات تغییرات آب و هوایی



من فکر می کنم که برای رویارویی با خطرات فاجعه زیست محیطی، باید پویایی های فردی و آشنا و درگیری ها برای تغییر آنها را بررسی کنیم. و در بعد جدیدی از همکاری برادرانه، اجازه دهیم هر اقدام پایدار برای محیط زیست خلاقانه و با احترام جبران‌کننده باشد. ما باید به شدت از اصل واقعیت پیروی کنیم که بخشی از یک نوسازی جهانی می شود، اما همچنین باید با شک و تردید افرادی که فکر می کنند فرد به ناتوانی کاهش یافته و در یک مالیخولیا محیطی خودکشی بسته شده است، مخالفت کنیم (Schinaia, 2019).

Enrique Pichon-Rivière (1971) مفهوم را معرفی کرد وینکولو. بر طبق وینکولوواقعیت های درونی و بیرونی با هم مخالف نیستند، بلکه در یک رابطه دیالکتیکی مستمر قرار دارند. نوعی حرکت مارپیچ که عملکرد ذهنی را برقرار می کند. ارتباط دادن شامل درون، بیرون و یک سوم اصلی است که از هر دو واقعیت تشکیل شده است.  

ژانین پوگت و لئوناردو وندر (1982) به پیروی از Pichon-Rivière، از جهان های همپوشانی صحبت می کنند.mundos superpuestos). یک دنیای بیمار، دیگری دنیای تحلیلگر، هر دوی آنها با تضادها و ایدئولوژی های اجتماعی مواجه شده اند، به همین دلیل است که نمی توان به یک پویایی آسپتیک انتقال-مقابل انتقال، فارغ از ارجاعات فرهنگی بیمار و تحلیلگر (عموماً آنها) اشاره کرد. همان هستند). 

ریکاردو اشتاینر (1989) با اشاره به فاشیسم معتقد است که وقتی یک موقعیت سیاسی ارزش هایی را که اساس سنت روانکاوانه هستند به چالش می کشد، نمی توان از بی طرفی حمایت کرد. در این صورت بی طرفی تبانی است. 
 
می دانیم که وقتی دونالد ترامپ با اقداماتی برای کاهش تغییرات اقلیمی مخالفت می کند، سخنگوی منافع لابی های صنعتی، اقتصادی و مالی است، اما سخنگوی حرص و طمع کودکانه ما نیز هست.     

سالی واینتروب (2019) می نویسد: «ما وقتی دونالد ترامپ می گوید: «من یک دیوار خواهم ساخت». ما نیز دیوارهای خیالی درونی می سازیم تا از درد ناشی از دانستن سبک زندگی «بی دغدغه» خود که مستلزم خشونت و رنج است، جلوگیری کنیم. ما از نظارت درونی برای تشخیص هر درد احساس شده استفاده می‌کنیم، بنابراین می‌توانیم به سرعت خود را با کاربردهای جدید انکار از آن محافظت کنیم.» 

اما این کافی نیست؛ تحلیلگران باید تعهدی مدنی برای اتخاذ یک موضع سیاسی روشن و عاری از هرگونه سوءتفاهم در مورد نیاز فوری به حفظ و مراقبت از جهان خود داشته باشند. 
تحلیلگران نیز باید ظرفیت تفکر و رویای آینده بهتر را در درون خود احیا کنند و برای آن مبارزه کنند. آنها در حال تلاش برای کمک به توسعه حس اندازه گیری و حفظ یک زندگی خوب با فضایی برای عشق و خلاقیت هستند، در حالی که با صداقت و صداقت، جنبه های ناخوشایند وجود و مخالفت با تفکر جادویی فکر می کنند.
بدیهی است که ما به عنوان تحلیلگر باید از تحمیل اضطراب خود به تحلیل گران اجتناب کنیم، اما نمی توانیم با انکار آنها از واقعیت بیرونی تبانی کنیم.
شباهت هایی بین مکانیسم های دفاعی در برابر خطر هسته ای و فاجعه زیست محیطی وجود دارد. 
فرانکو فورناری (1964، ص 10)، روانکاو ایتالیایی که یک سازمان بین‌المللی را علیه خطرات هسته‌ای تأسیس کرد، می‌گوید: «این نیاز است که هر زن و مردی احساس کنند که خودشان به نحوی درگیر گناه و مسئولیت احتمالی هستند. نابودی همه نوع بشر». 

برای او (1966)، انتشار احساس مسئولیت فردی و امید به تغییر باید از شناخت احساس گناه به عنوان یک سیگنال خطر خارج شود. 

هانا سگال (1987) به طور پیشگوئی در مورد نیاز به اعلام خطرات ذاتی در استفاده از سلاح های هسته ای نوشت: "سکوت جنایت واقعی است". او بر بازگشت از موقعیت افسردگی و مکانیسم های پارانوئید-اسکیزوئید گسترده مانند شکافتن و فرافکنی تاکید کرد.
گرگوری بیتسون (1972، ص 495) می نویسد: «به عنوان درمانگر، به وضوح وظیفه داریم. اول، برای رسیدن به وضوح در خود. و سپس هر نشانه ای از روشنی را در دیگران جستجو کند و آنها را در آنچه عاقل است به اجرا درآورد و تقویت کند».

سخنان توماس مان (ص 307) که به مناسبت جشن هشتادمین سالگرد تولد فروید (80 مه 8) بیان شده است را هنوز هم می توان امروز مرتبط دانست: «من معتقدم که ما روزی در زندگی کار فروید سنگ بنا را تشخیص خواهیم داد. برای ساختن یک انسان شناسی جدید و در نتیجه یک ساختار جدید، که امروزه سنگ های زیادی به آن بزرگ می شود، که خانه آینده بشریت خردمندتر و آزادتر خواهد بود.
من با سخنان گرتا تونبرگ (2019، ص 230)، دانشجوی جوانی که سرسختانه بر بحران زیست‌محیطی و حقوق نسل‌های بعدی تمرکز می‌کند، پایان می‌دهم: «محدودیت‌های ما آرام آرام به جلو می‌رود. Infinite شکل خود را بازیابی می کند. همه چیز ممکن نیست، و درست است، زیرا در حد اعتدال، آزادی متفاوت، بسیار گسترده‌تر را می‌یابیم». 

 کتابشناسی

بیتسون، جی (1972). مراحل اکولوژی ذهن. سانفرانسیسکو: چندلر.
Fornari, F. (1964) Psicanalisi della guerra atomica [روانکاوی جنگ اتمی]. میلان: Edizioni di Comunità.
Fornari, F. (1966) Psicoanalisi della guerra. میلانو: فلترینلی. En. tr.: روانکاوی جنگ. بلومینگتون، IN: انتشارات دانشگاه ایندیانا. 
مان، تی. (1936). «Freud und die Zukunft» در اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید، جلد 22: 257-274. En. tr. : فروید و آینده، مجله بین المللی روانکاوی، 37، 1: 106-115، 1956; در اینجا با ترجمه هلن تی لو-پورتر در مقالاتی از توماس مان (1957). 
Pichon-Rivière, E. (1971) El processo grupal. روانشناسی یک روانشناسی اجتماعی. [فرایند گروهی: از روانکاوی تا روانشناسی اجتماعی]. بوئنوس آیرس: Nueva Visión. 
Puget, J. e Wender, L. (1982), Analista y paciente en mundos superpuestos, Psicoanálisis, 4, 3: 503-536.
Schinaia، C. (2019)، احترام به محیط زیست. ملاحظات روانکاوی در مورد بحران بوم شناختی. مجله بین المللی روانکاوی، 100، 2: 272-286.
سگال، اچ (1987)، سکوت جنایت واقعی است، بررسی بین المللی روانکاوی، 14: 3-12. 
تونبرگ، جی (2019). La nostra casa è in fiamme. [خانه ما در آتش است] Trad. آی تی. Milano: Mondadori، 2019.
وینتروب، اس. (2019). "در مورد انکار تغییرات آب و هوا" وب سایت IPA. سالی وینتروب

کوزیمو اسکینایا یک تحلیلگر آموزشی در انجمن روانکاوی ایتالیا (SPI) و عضو کامل IPA است. او در یک مطب خصوصی در جنوا کار می کند. جدیدترین کتاب های انگلیسی او «درباره پدوفیلیا»، کارناک، 2010، و «روانکاوی و معماری» هستند. درون و بیرون»، کارناک، 2016. او همچنین مقاله «احترام به محیط زیست. ملاحظاتی در مورد بحران اکولوژیکی، مجله بین المللی روانکاوی، 100، 2: 272-286، 2019. www.cosimoschinaia.it






    

نظرات

شما باید وارد شوید تا بتوانید نظر بگذارید.

نظر جدید:

ضمیمه: 
  

ویرایش نظر:

ضمیمه:      حذف
   

اشتراک در نظرات در صفحه:

ایمیل
فرکانس:
اشتراک در:
 
آیا می خواهید در نظرات مشترک شوید / لغو اشتراک شوید؟ لطفا کلیک کنید  اینجا کلیک نمایید